پرستار وظيفه دارد در كاركردن با بيمار افسرده فرآيند جامعي طرح ريزي نمايد به گونه اي كه وضعيت سلامت جسمي ، رواني ، اجتماعي بيمار را در بگيرد . در مرحله بررسي وشناخت بايد اين موارد بطور مجزا مورد ارزيابي قرار گيرند : الف : بررسي و شناخت وضعيت بيمار شامل شناخت كامل وضعيت جسمي و بررسي شناخت وضعيت بيمار شامل شناخت كامل وضعيت جسمي و بررسي و شناخت وضعيت رواني در يه حيطه شناختي ، هيجاني و رفتاري .
ب ) بررسي خانواده ، جهت پذيرش خانواده براي مداخلات مناسب .
ج) بررسي جامعه كه روابط اجتماعي و فشارهاي ناشي از نقش اجتماعي بررسي مي گردد .
برخي تشخيصهاي پرستاري عبارتند از : توانايي بالقوه براي آسيب رساندن بخود ، عزت نفس پايين ، انزواي اجتماعي ، غم و اندوه ، تغيير تغذيه كمتر از نياز بدن و اختلال الگوي خواب .
مقدمه
پرستار با بيمار افسرده در موقعيتهاي مختلف مراقبت بهداشتي روبرو مي شود . به عنوان نمونه روانپرستار در موسسه هاي روزانه ، در بيمارستانهاي رواني ، مراكز بهداشتي رواني سرپايي و بستري با مددجويان برخورد مي كند . پرستاراني كه در بخشهاي زنان و مامايي كار مي كنند ، با مادراني كه بعد از زايمان دچار افسردگي شده اند و شوهران و زناني كه با واقعه تولد يك فرزند جديد مواجه شده اند ، روبرو مي شوند .پرستاراني كه در بخشهاي داخلي و جراحي و يا در سازمانهاي بهداشتي و يا در مطب پزشكان كار مي كنند ، با بيماراني مواجه مي شوند كه مسئله جسمي آنان ، ناشي از افسردگي و يا افرادي كه افسردگي آنان ناشي از مسائل جسمي است؛ مانند حمله قلبي ، عود بيماري بدخيم ، از دست دادن عملكرد قسمتهايي از بدن ؛ پرستاران بخش اطفال با ناراحتي هاي كودك بيمار و افسردگي مادران و پدران كه ناشي از بيماري فرزندانشان است ، روبرو مي شوند . بالاخره پرستار بهداشت جامعه با خانواده هايي كه تلاش آنها به منظور سازش با بيماريهاي جسمي و يا رواني سر و كار دارند .
بدون توجه به محيطي كه پرستار در آن كار مي كند ، وظيفه پرستار است كه در كاركردن با بيماران افسرده فرآيند جامعي طرح ريزي نمايد بطوريكه وضعيت سلامت جسمي ، رواني ، اجتماعي بيمار را در برگيرد.
بررسي و شناخت
بررسي و شناخت سيستماتيك از افسردگي شامل سه جزء فردي ، خانوادگي و جامعه مي شود . همه اجزاء با هم مرتبط و در عين حال محدوده خاصي دارند كه بايد در مرحله بررسي و شناخت بطور مجزا مورد ارزيابي قرار گيرند :
الف : بررسي و شناخت وضعيت بيمار
اطلاعات اساسي مورد نياز شامل شناخت كامل وضعيت جسمي و بررسي و شناخت وضعيت رواني در سه حيطه شناختي ، هيجاني و رفتاري است .
بررسي وضعيت جسمي بيمار
آيا نياز به خواب افزايش يا كاهش يافته است ؟
ميل بيمار به خواب و استراحت چگونه است ؟
آيا كاهش يا افزايش وزن داشته است ؟
آيا بيمار از يبوست و يا احتباس ادرار شكايت دارد ؟
آيا از احساس خستگي مزمن و كاهش انرژي شكايت دارد ؟
آيا بيمار مي تواند نيازهاي تغذيه اي خود را برطرف سازد ؟
آيا بيمار گزارشي در مورد افزايش يا كاهش تمايلات جنسي دارد ؟
آيا بيمار از نارحتي جسمي شكايت دارد ؟
آيا مبتلا به بيماري جسمي خاصي است ؟ در صورت مثبت بودن پاسخ ، شدت و مدت ابتلا به بيماري مشخص شود ؟
داروهاي مصرفي بيمار چيست ؟
بررسي وضعيت شناختي بيمار
طرز تفكر بيمار انتزاعي يا غيرانتزاعي است ؟
بيمار تا چه حد نتيجه گيري منفي از يك يا چند حادثه مجزا دارد ؟
آيا بيمار تمايل دارد كه با عدم وجود دلايل كافي ، نتيجه گيري خاصي از موقعيتها داشته باشد ؟
آيا صحبت بيمار حاوي عقايد و ايده هاي مبني بر درماندگي ، بيچارگي و بي ارزشي است ؟
آيا بيمار مي گويد كه قصد خودكشي دارد ؟ و يا اشتغال ذهني در مورد افكار خودكشي دارد ؟
آيا بيمار احساس ثابتي از محدوده بدن خويش دارد ؟
هماهنگي بين نظر بيمار از خودش و ((من)) ايده آل چقدر است؟ احساس عزت نفس بيمار تا چه حد منطقي است ؟
آيا هذيان جسمي وجود دارد؟
اثر افسردگي بر عزت نفس بيمار چگونه است ؟ آيا احساس بي ارزش بودن را ابراز مي كند ؟
آيا نشانه هايي مانند احساس پوچي ، بي جان بودن ، بيخود و مرده بودن در بيمار وجود دارد؟
آيا شدت افسردگي به حدودي است كه خود و ديگران را غير واقعي و بيگانه بيند؟
بيمار تا چه حد قادر است كه خود و ديگران را غير واقعي و بيگانه ببيند ؟
آيا بيمار نشان مي دهد كه نتايج حاصل از رفتار خود را بطور منطقي ارزيابي كند؟
آيا افسردگي بيمار شامل ايده و عقايد هذياني است ؟ در صورت مثبت بودن پاسخ ، ماهيت آن ايده چگونه است ؟
بيمار واقعيت را تا چه حد انكار مي كند ؟
درك بيمار از موقعيت خود چيست ؟ آيا نياز به درمان افسردگي توسط وي شناسايي شده است ؟
بيمار از برون فكني به عنوان يك مكانيسم دفاعي تا چه حد بر تمركز ، حافظه و توجه فرد اثر گذاشته است ؟
بررسي وضعيت هيجاني
ميزان خلق افسرده (خفيف ، متوسط، شديد) بيمار چقدر است؟
ميزان حساسيت و تحريك پذيري بيمار در چه حد است ؟
آيا بيمار مي تواند غرايز و عواطف خود را كنترل كند ؟
پرخاشگري بيمار بيشتر نسبت به خودش است يا ديگران ؟
آيا تحت تاثير غرايز جنسي و پرخاشگري است ؟
آيا دلايلي مبني بر اينكه بيمار بيش از حد سعي در كنترل كشش ها و تكانه ها دارد ، وجود دارد ؟
آيا بيمار مي تواند تنهايي ويا با ديگران بودن را تحمل كند؟
بررسي وضعيت رفتاري
آيا فعاليت حركتي بيمار در مقابل محركها زياد است و يا فقدان عدم پاسخ دهي به كليه محركها وجود دارد ؟
واكنش واقعي بيمار نسبت به صدا ، نور و جامعه چگونه است؟
آيا شدت افسردگي در حدي است كه از ديگران كناره گيري كتد
آيا كناره گيري شكل سكوت مطلق را به خود گرفته است ؟
وضعيت بدني بيمار چگونه است ؟ آيا سرش را پايين نگه مي دارد و يا وضعيت جنيني به خود مي گيرد ؟
آيا بيمار دچار بي نظمي حركت يا افزايش حركتي است ؟
عكس العمل هاي كلامي او چگونه است ؟
ب) بررسي خانواده
در برسي و شناخت خانواده زمينه هاي متعددي بعنوان نياز ها ممكن است مشخص شود ، هر يك از اين نيازها نيز بايستي در آينده به طور عميق تر بررسي شود تا خواست و پذيرش خانواده جهت مداخله و مناسب ترين نوع آن نيز تعيين گردد.
بيمار چه احساسي نسبت به اعضاي خانواده خود دارد ؟
بيمار تا چه حد احساس مي كند كه انتظارات ساير اعضاء خانواده را بر آورده مي كند ؟
براي ابراز هيجانهاي منفي در نظام خانوادگي ،تا چه حد ارتباط باز وجود دارد ؟
آيا بيمار افسرده ، احساس حمايت از طريق ساير اعضاي خانواده دارد؟
چه تغييرات يا حوادث مهم خانوادگي ممكن است عوامل در ايجاد افسردگي بيمار محسوب شوند ؟
واكنش افراد خانواده نسبت به احساس گناهي كه توسط فرد افسرده بر انگيخته مي شود ، چگونه است؟
الگوهاي متقابل عملكرد در حد بالا يا پايين تا چه حد مشهود است؟
بيمار چه مسئوليتهايي را در قبال خانواده عهده دار بوده است
آيا بيمار نسبت به اعضاي خانواده احساس گناه مي كند ؟
ج) بررسي جامعه
آيا يك يا چند حادثه مهم در يك سال اخير در زندگي فرد به وقوع پيوسته است؟ در صورت مثبت بودن ، ماهيت حادثه در رابطه آن با شروع علائم افسردگي چيست ؟
آيا بيمار نشان مي دهد كه تحت فشار ناشي از نقش اجتماعي است؟ در صورت مثبت بودن ، ماهيت فشار ناشي از آن نقش چيست ؟
وضعيت استخدامي و يا تعليم و تربيتي بيمار چگونه است ؟
چه شبكه هاي اجتماعي و نظامهاي حمايتي در زندگي فرد وجود دارد ؟
جنس ، سن ، نژاد و منابع مادي فرد چگونه بر منابع سازش وي اثر مي گذارد ؟
مجادله فرد با سبك زندگيش چگونه است ؟
انواع روابط اجتماعي بيمار چگونه صرف مي كند ؟
تشخيصهاي پرستاري
تشخيص پرستاري در واقع معني بخشيدن به اطلاعات حاصل از بررسي و شناخت است و بخش مكمل فرآيند پرستاري است كه پرستار توسط آن واكنشهاي انسان را به مسائل بهداشتي بالفعل و بالقوه تعيين مي كند . در واقع تشخيص پرستاري ، اصلي است براي تجويز درمانهاي مشخصيكه پرستار مسئول آن است تشخيصهاي متعددي در خصوص بيماران افسرده مطرح است كه به تعدادي از آنها اشاره مي شود :
الف) توانايي بالقوه براي تخطي و آسيب رساندن به خود مربوط به ((خلق افسرده ، احساس بي ارزشي ، احساس درماندگي ، تفسير نادرست از واقعيت .
ب) عزت نفس پايين مربوط به ((احساس طرد شدگي ، شكستهاي متعدد، داشتن ديد منفي از خود))
ج) انزواي اجتماعي مربوط به ((خلق افسرده ، اختلال شناختي ، احساس حقارت ))
د) غم و اندوه مربوط به فقدان واقعي يا تصور هر چيزي كه براي فرد ارزش دارد ، سوگواري بيش از حد احساس گناه ))
ه) تغيير تغذيه كمتر از نياز بدن مربوط به (( از دست دادن اشتها ، كاهش انرژي تحريك بدني ، ايده خود تخريبي ))
و) اختلال الگوي خواب مربوط به : (( اضطراب ، توهمات ، تفكر هذياني ، تغييرات بيوشيميايي))
برآيند هاي مورد نظر (اهداف )
آنچه كه براي بيمار انتظار اجراي آن را از شما دارد و مدت زمان انجام مراقبت ، متغيرهايي هستند كه در تعيين اهداف بكار مي روند . تعيين اهداف براي بيماران افسرده به دلايلي چند مشكل است ، اولاً آنان غالباً احساس مي كنند كه نمي توانند محيط خود را كنترل كنند ، آنها برداشت منفي از خود دارند و فكرمي كنند كه توانايي و مهارت لازم را ندارند و بالاخره بيماران مبتلا به افسردگي شديد آنقدر دچار كندي رواني ، حركتي مي شوند كه صحبت كردن ، شركت كردن در تنظيم اهداف بر ايشان بسيار مشكل است . در نتيجه ضروري است كه پرستاران اهداف منطقي براي بيماران افسرده در نظر بگيرند ، در غير اينصورت عدم موفقيت براي بيمار سبب نوميدي بيشتر ، احساس شكست و تقويت عزت نفس پايين بيمار مي شود .
در خصوص تشخيصهاي پرستاري فوق الذكر مي توان اهداف ذيل را تنظيم نمود :
الف) بيمار در طول مدت بستري به خود آسيبي نرساند .
ب) بيماراحساس ارزشمندي و شايستگي كند و جنبه هاي مثبت خود و موفقيتهاي گذشته و آينده را بيان كند .
ج) بيمار داوطلبانه وقت خود را با ساير بيماران و پرسنل و آشنايان در فعاليتهاي گروهي صرف كند .
د) بيمار موقيعت خود را در هر يك از مراحل غم و اندوه شناسايي كند و رفتار طبيعي در مراحل غم و اندوه شناسايي كند و رفتارطبيعي در مراحل غم و اندوه را بيان كند.
ه) بيمار علائم و نشانه اي از سوء تغذيه نداشته باشد.
و) بيمار ظرف 20 دقيقه به خواب برود و هر شب 6 الي 8 ساعت خواب غير منقطع داشته باشد.
:: بازدید از این مطلب : 1923
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2